» آرشیو اخبار » ردیابی کاربران در متاورس، بوسیله NFTها
متاورس

ردیابی کاربران در متاورس، بوسیله NFTها

31 شهریور 1401 2

به گزارش واحد ترجمه گذارنیوز، با وجود تبلیغات عظیم پیرامون متاورس، نباید فراموش کرد که این فناوری هنوز در ابتدای راه قرار دارد. این اصطلاح اخیراً در آگاهی عمومی نیز گسترده شده است و انتظار می‌رود بر نحوه تعامل ما با آن عمیقاً تأثیرگذار باشد. مکینزی (McKinsey & Company) تخمین می‌زند که تا سال 2030، سرمایه‌گذاری جهانی و سالانه در متاورس می‌تواند به ۵ تریلیون دلار در حوزه‌های وسیعی مانند بازی، شبکه‌های اجتماعی، تناسب اندام، تجارت و یادگیری از راه دور برسد.

پاسخ سوال چگونگی تعریف و ساخت یک فناوری با چنین قابلیت‌های گسترده‌ای دائماً در حال تغییر است. در حال حاضر بازی‌های متعددی – مانند روبلاکس (Roblox)، فورتنایت (Fortnite) و ماینکرفت (Minecraft) – به عنوان نمونه‌های اولیه پلتفرم‌های متاورسی موفق شناخته می‌شوند، اما یک رویکرد جامع‌تر باعث تعامل نامحدود بازیکنان در سراسر جهان با این بازی‌ها خواهد شد. تعامل‌پذیری بین پلتفرم‌های متاورسی یک مؤلفه‌ کلیدی است که باید در نظر گرفته شود.

متاورس

تبلیغات جام جهانی قطر

روشی جدید برای اجتماعی شدن

واژه متاورس در حالی که به تازگی وارد فرهنگ لغت عمومی شده، اما مفهوم جدیدی نیست. این اصطلاح در ابتدا برای توصیف یک فاصله خیالی از واقعیت در فیلم تصادف برفی نیل استیونسون (Neil Stevenson) استفاده شد. محبوبیت سرگرمی‌های دیجیتال در طول همه‌گیری کرونا به شدت افزایش یافت. فرصت اجتماعی شدن مجازی بوسیله بازی‌هایی مانند اِمانگ آس (Among Us) تا سرویس‌هایی مانند نتفلیکس پارتی (Netflix Party) و زوم (Zoom)، برای بسیاری در این دوران انزوای عمیق، بسیار جذاب شد.

این تغییرات اساساً طرز فکر ما را در مورد نحوه معاشرت و تعامل باهم، با عادات ماندگاری که در برقراری ارتباط و همکاری مجازی شکل می‌گیرد، تغییر داده و این عامل مهمی برای تسریع تعامل با متاورس است. تجربیات مجازی مانند کنسرت تراویس اسکات (Travis Scott) در فورتنایت گام‌های مثبتی را در توسعه اینگونه تجربه‌های فراگیر اجتماعی در داخل بازی‌ها برداشته است. با این حال، هنوز شاهد یک تجربه مجازی فوق اجتماعی در چندین پلتفرم مختلف نبوده‌ایم.

متاورس

اعتدال در مقابل سانسور

آزادی، جامعه‌پذیری و تعامل سه ویژگی‌ تعیین‌کننده برای متاورس هستند. دستیابی به آنها مستلزم وجود زیرساخت‌هایی است که بتوانند از انتقال ابر داده‌های حساس در پروتکل‌های مختلف بلاکچین، پلتفرم‌های متاورسی و اکوسیستم‌های بازی در رسانه‌های اجتماعی، کیف پول‌های دیجیتال و برنامه‌های غیرمتمرکز پشتیبانی کند. بنابراین، قبل از اینکه یک متاورس تعاملی مدل‌های تجاری و قابلیت‌های چند پلتفرمی جدیدی را معرفی کند، باید به موضوع هویت مولتی‌چِین (چند زنجیره‌ای) و اعتدال بپردازد.

تمرکززدایی با خود فرصتی را برای راستی‌آزمایی فعالیت‌های تحت حمایت جامعه به ارمغان می‌آورد، رفتارهای خاصی را تشویق می‌کند و به یک اجتماع اجازه می‌دهد تا ترجیحات خود را دیکته کند. پاب‌دائو (PubDAO)، یک جامعه انتشاراتی که با همکاری دیکریپت (Decrypt) راه اندازی شده، نمونه خوبی را از نحوه عملکرد این ساختارها ارائه می‌دهد. این گروه به طور قابل توجهی، بین اعتدال و سانسور تمایز ایجاد می‌کند. پابرها (Pubbers) با یکدیگر هم‌فکر هستند و نویسندگانی که غربالگری می‌شوند، خود را با بخش فرهنگی جامعه ادغام می‌کنند.

مقیاس‌دهی این مدل در سطح میلیاردها نفر، مشکلاتی را ایجاد می‌کند، زیرا در این صورت غربالگری فردی غیرممکن است. رسانه‌های اجتماعی قدیمی با این مشکل مواجه هستند و از شادوبن (shadow banning) و سایر ابزارهای سانسور برای مقابله با آن استفاده می‌کنند. شادوبن یعنی مسدود کردن فعالیت یک کاربر در یک رسانه اجتماعی یا انجمن آنلاین بدون اطلاع آنها، و معمولاً به این صورت که پست‌ها و نظرات آنها دیگر برای سایر کاربران قابل مشاهده نباشد. راه حل متداولی که طرفداران Web3 برای حل این مشکل پیشنهاد می‌کنند، تشخیص الگوریتمی و تعدیل انگیزه برای مقابله با سوء‌استفاده است، ولی آنها هم نمی‌توانند ماهیت متاورس مولتی‌چِین را توضیح دهند.

NFTها کاربران را در زنجیره‌ها قابل ردیابی می‌کنند

راه حل احتمالی در ابزارهای اعتدال اصلی نهفته است. توییتر چنین فرآیندی را با موفقیت آزمایش کرده است. با ارائه هشدار قبل از انتشار توییت‌ها، ۹ درصد از کاربران تشویق شده‌اند که پست‌های خود را منتشر نکنند. به طور کلی، آنها فهمیدند که در نتیجه این مکانیسم، انتشار توییت‌های توهین‌آمیز ۶ درصد کاهش یافته است.

متاورس

پیاده‌سازی استاندارد ابر داده‌ها و پیوند دادن آنها با شناسه‌های غیرمتمرکز (DID) می‌تواند راهی را برای تعدیل اخلاقی فراهم کند. راهی که حریم خصوصی را تحمیل نمی‌کند، اما مسئولیت‌پذیری را تضمین می‌کند. چنین استاندارد مولتی‌چِینی به ما اطمینان می‌دهد که می‌توان منشاء توکن‌های ضرب شده بر روی هر زنجیره‌ای را در متاورس ردیابی کرد. NFTها می‌توانند با اعتبارنامه‌های قابل راستی‌آزمایی ترکیب شوند و پلتفرم‌ها را قادر سازند تا حریم خصوصی را برای کاربران خود فراهم کنند.

مهم‌تر از آن، در دوره‌ای که امنیت سایبری به یک نگرانی رو به رشد تبدیل شده، وجود یک استاندارد در ابر داده‌ها حفاظت بیشتری را برای کاربران فراهم می‌کند. طبق گزارشی که در سال ۲۰۲۰ از آکامای (Akamai) منتشر شد، نقض داده‌ها در بازی‌ها بسیار رایج است، به طوری که بیش از نیمی از گیمرها مکرراً هدف حمله‌های سایبری هکرها قرار می‌گیرند. ثروت قربانیان یک هدف جذاب برای مجرمان سایبری است. علاوه بر این، کاربران تمایل دارند از رمز عبور یکسانی در تمام حساب‌های خود استفاده کنند، و این امر دستکاری اعتبار را به یک مشکل جدی با پتانسیل نفوذ بالا تبدیل می‌کند.

یک استاندارد قابل تعامل می‌تواند تا حد زیادی نیازهای امنیتی فردی را تقویت کند. Web3 می‌خواهد سیستم هویتی را در خود جای دهد تا نیاز به ذخیره داده‌های حساس در سرورهای متمرکز را از بین برود و دسترسی هکرها سخت‌تر شود. در صورتی که دارایی‌های فردی به خطر بیفتد، استاندارد اَبَرداده‌ای که با DID پیوند خورده باشد می‌تواند قابلیت ردیابی را در سراسر متاورس مولتی‌چِین فراهم کند.

استانداردهای داده، تکامل وب را ایجاب می‌کنند، بنابراین مهم است که آنها را به درستی متوجه شویم. اینکه از ابتدای یک فرآیند تعامل‌پذیری را ایجاد کنیم آسان‌تر از مقاوم‌سازی آن است. با یادگیری آموزش‌هایی که در اینترنت ارائه‌ می‌شوند، می‌توانیم با هم یک استاندارد ابر داده انقلابی بسازیم که تجربه فنی-اجتماعی مثبت و مشترکی را در Web3 پرورش می‌دهد.

ویتک رادومسکی (Witek Radomski) مدیر ارشد فناوری و یکی از بنیانگذاران اِنجین (Enjin) است. اِنجین یک شرکت فناوری بلاکچین است که محصولاتی را برای نسل بعدی NFTها تولید می‌کند. ویتک استاندارد توکن ERC-1155 را تألیف کرده است که تنها استانداردی است که پیکربندی NFTها را در یک قرارداد هوشمندِ واحد امکان‌پذیر می‌کند.

مترجم: امیر ملک پور

منبع: cointelegraph

به این نوشته امتیاز بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×