» ارز دیجیتال » اتریوم محتمل ترین لایه برای CBDCهای جهانی
اتریوم محتمل ترین لایه برای CBDCهای جهانی

اتریوم محتمل ترین لایه برای CBDCهای جهانی

4 مهر 1401 14

به جز چین، هیچ کشور بزرگی چیز دیگری برای ارائه کردن ندارد.

فکرش را بکنید: تورم دو رقمی پایدار، افزایش هزینه‌های انرژی، خاموشی‌های سرتاسری در اروپا ناشی از کمبود منابع انرژی، افزایش خارج از کنترل بازده اوراق قرضه،‌ توقف زنجیره‌های عرضه و گسترش بحران بدهی‌های دولتی در سرتاسر جهان…

سپس، یک روز جمعه، وقتی بازارها بسته شد و در آستانه تعطیلات آخر هفته قرار گرفت، یک برنامه خبری فوری پخش می‌شود که در آن رئیس‌جمهور، رئیس فدارال‌رزرو و رئيس مجلس نمایندگان در تلویزیون ملی ظاهر می‌شوند تا اعلام کنند که بر اساس مقررات وثیقه قانونی در لایحه داد- فرانک ۲۰۱۰ (Dodd-Frank)، بانک‌ها در هفته آینده تعطیل خواهند بود. طی این تعطیلی، برخی از بدهی‌های بانکی با نرخ ۱۰ فِدکوین (FED) به ازای هر دلار، به فدکوین تبدیل می‌شود. فدکوین یک توکن ERC-20 در بلاکچین اتریوم اتریوم است.

تبلیغات جام جهانی قطر

برای کد ملی هر سپرده‌گذار یک توکن غیرمثلی (NFT) صادر می‌شود و به این ترتیب سپرده‌گذاران از طریق پروتکل ورود با اتریوم (Sign-On-With-Ethereum) به فدکوین‌های خود دسترسی پیدا می‌کنند. سپرده‌گذارن برای دسترسی به مزایای کامل فدکوین باید دارایی اتریوم خود را وثیقه بگذارند و هرگونه رفتار اجتماعی غیربهینه (مانند عقب ماندن از واکیسناسیون یا تنظیم درجه دستگاه تهویه مطبوع خارج از حدود دمایی مشخص) می‌تواند به اسلشینگ (slashing) منجر شود. به این معنا که اگر چنین رفتارهایی از کسی سربزند بخشی از دارایی‌های وثیقه‌گذاری شده او به اصطلاح می‌سوزد و از دست می‌رود.

اعلامیه‌های مشابهی در جاهای دیگر نیز صادر می‌شود: مثلاً درکانادا، نخست‌وزیر فِریلند (Freeland) و وزیر دارایی او اِستیون گیلبولت (Steven Guilbeault) با استناد به مقررات تجدید سرمایه بانک و اصلاح ساختار بدهی (کسر سرمایه) ۲۰۱۸ ، ایجاد لون‌کوین (LOONCoin) را اعلام می‌کنند. در استرالیا نیز به اصلاحیه قانون مالی (اختیارات حل بحران و سایر تدابیر) ۲۰۱۷، استناد شده و اعلامیه مشابهی صادر می‌شود.

هر یک از رهبران کشورهای عضو گروه ۲۰، ابتکار ملی خود را بخشی از این بازسازی بزرگ می‌نامند.

اتریوم محتمل ترین لایه برای CBDCهای جهانی


ما در آخرین مرحله بازی جهانی‌سازی (Globalism) هستیم و همه چیز با سرعت پیش می‌رود. دهه‌ها چپاول و غارتگری متمرکز و مبتنی بر فیات به پایان خود رسیده و این سیستم به زودی نابود خواهد شد:
• به خاطر کمبودهای ناشی از ای‌اس‌جی (ESG)، هزینه‌های انرژی سر به فلک می‌کشد.
• نرخ تورم از تورم همراه با رکود دهه ۷۰ نیز فراتر رفته و در حال فراگیر شدن است. بعضی از کشورها (مانند ترکیه، آرژانتین، سریلانکا و لبنان) در آستانه تورم حاد قرار دارند.
• بازارهای اوراق قرضه جهانی لحظه به لحظه در خطر فروپاشی قرار دارند زیرا بانک‌های مرکزیِ گرفتار، در حال دست و پنجه نرم کردن با بحران اقتصادی جهانی هستند.
• تنش‌های ژئوپولیتیک (حتی در میان اعضای ناتو) بالا گرفته و به طرز وحشتناکی یادآور ماه‌های منتهی به سال ۱۹۱۴ و آغاز جنگ جهانی اول است.
• نخبگان سیاسی و فرهنگی در سراسر جهان هیچ‌وقت تا این حد از واقعیت دور و بی‌تفاوت نبوده‌اند.

بسیاری از صاحب‌نظران سناریوی پایان بازی پول را مطرح می‌کنند که در آن فدرال‌رزرو و سایر بانک‌های مرکزی، به معنای واقعی، کنترل خود بر بازار اوراق قرضه را از دست می‌دهند. ۱۵۰ تا ۳۰۰ تریلیون بدهی جهانی (بسته به این که چه مواردی را جزو بدهی‌ها بدانیم) در حال فشار آوردن به سیستم مالی است و این سیستم را به سمت فروپاشی‌ای سوق می‌دهد که از زمان ترکیدن حباب موسوم به دات‌کام (dotCom bust) به طور پی در پی به تعویق افتاده است.

اتریوم محتمل ترین لایه برای CBDCهای جهانینتیجه دو دهه نادیده گرفتن مشکل: ورود کف نرخ بهره پیشنهادی فدرال‌رزرو، نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی و عرضه پول M2 به چهار بحران اقتصادی اخیر

مثال کوچکی که در پاراگراف‌های ابتدایی این مطلب بیان شد، موقعیتی است که بسیاری از ما در آن قرار خواهیم گرفت: حرکتی اجتناب‌ناپذیر به سمت ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDCها) وجود خواهد داشت که این راهی برای افزایش طول عمر سیستم مالی مبتنی بر فیات برای چند دهه بحرانی می باشد. این روش، سازوکاری مقاومت‌ناپذیر برای اِعمال کنترل اجتماعی به سبک چینی ارائه می‌دهد، سازوکاری که دیکتاتورهای پیشین فقط در خواب می‌توانستند ببینند.
گزارش‌های رسمی متعددی صادر شده است که به صورت مشابهی از اشتیاق و تمایل به ایجاد ارز دیجیتال بانک مرکزی حکایت دارند. به عنوان مثال:
• تاریخ انقضا برای وصول وجه
• نرخ بهره منفی برای پس‌اندازها
• قابل پیگیری بودن این‌که پول کجا، چه زمانی، توسط چه کسی و چرا هزینه شده است
• گزارش سطح تراکنش، ردیابی و وضع مالیات [بر تراکنش]
• سهمیه‌ها، حدود و محدودیت‌ها
• امکان اضافه یا حذف کردن وجوه از راه دور و توسط مقامات [بانک] مرکزی

فقط یک مشکل وجود دارد…
هیچ کشور یا بانک مرکزی به جز چین هنوز قدمی برای استقرار یک ارز دیجیتال بانک مرکزی که قادر به برآوردن این موارد باشد، برنداشته است.
برای مدتی و تا زمانی که فیس‌بوک پروژه دیم (Diem) را لغو نکرده بود، به نظر می‌رسید که دیمِ فیس‌بوک یک فدکوین موقت باشد (فیس‌بوک پس از متوقف کردن این پروژه، مالکیت معنوی آن را به بانک سیلورگیت (Silvergate) فروخت).

در عمل، هیچ کس آماده نیست. کشورهایی که از ارز دیجیتال بانک مرکزی محلی استفاده کرده‌اند (مانند نیجریه و ونزوئلا) با شکست مواجه شده‌اند. حتی یووان دیجیتال چین که در طول برگزاری بازی‌های المپیک اولین بار مورد استفاده قرار گرفت نیز در بررسی‌ها نتیجه خوبی به دست نیاورده است.

غیرممکن است که یک ارز دیجیتال بانک مرکزی بتواند به صورت مخفیانه و غیرعلنی ایجاد شده و سپس ناگهان ظاهر شود و مردم را غافلگیر کند. هر چیزی که راه را برای ایجاد چنین ارزی در سطح جهانی هموار کند، رد پای بزرگ و مشخصی از خود به جای می‌گذارد. اگر پروژه‌ای در حال توسعه باشد، افرادی که با بیت‌کوین، ارزهای دیجیتال، دارایی‌های دیجیتال و بلاکچین سر و کار دارند قطعاً در مورد آن چیزی می‌شنوند و از آن آگاه می‌شوند و هنوز در این زمینه پروژه شاخص و مهمی در حال توسعه نیست (مانند پروژه جَسپر (Jasper) کانادا که مشخص نیست به نتیجه رسیده یا متوقف شده است).

با این حال، در حال حاضر سرعت فروپاشی سیستم مالی آنقدر زیاد است که احتمالاً حداقل در اقتصاد پیشرفته‌ای مانند گروه ۲۰، برای توسعه ارزهای دیجیتال بانک مرکزی ملی از پایه و پایین‌ترین سطوح فرصتی وجود ندارد.
راه حل این مسئله می‌تواند انتخاب یک ارز دیجیتال از قبل موجود باشد که پیش از این مورد استفاده قرار گرفته و سهم بازار و نام تجاری دارد و کم و بیش با این مفهوم سازگار است.

اتریوم رمزارز مورد ترجیح بانک‌های مرکزی (و مجمع جهانی اقتصاد)

ظهور بیت‌کوین زنگ خطری برای همه بانک‌های مرکزی و پول‌های فیات بود. به عنوان مثال، در اسناد مختلف بانک کانادا شاهد یک واکنش تقریباً همه‌جانبه هستیم (که به درخواست انجمن صنایع فناوری دستیاری (ATIA) ایجاد شده است).

اتریوم محتمل ترین لایه برای CBDCهای جهانیبرشی از یک سند بانک کانادا با عنوان « پول بانک مرکزی: نسل بعدی، حفظ اعتبار در عصر دیجیتال»، 19 سپتامبر 2018


در سطح بین‌المللی و سازمان‌های مردم‌نهاد، از بانک جهانی گرفته تا صندوق بین‌المللی پول (IMF)، همه بر علیه بیت‌کوین هستند.
مقالات مجمع جهانی اقتصاد درباره بیت‌کوین با مشکلات مرتبط با آن و ارائه گزینه‌های جایگزین پایان می‌یابد، تا آن‌جا که در سال ۲۰۱۷ اعلام شد که تا سال ۲۰۲۰ بیت‌کوین بیش از کل جهان انرژی مصرف می‌کند.

این یک توییت از کاربری به نام مارک جِفتویک (Mark Jeftovic) است که در ششم سپتامبر ۲۰۲۲ منتشر شده:
بررسی واقعیت:‌#بیت‌کوین در سال ۲۰۲۰ بیش از کل جهان در سال ۲۰۱۷ انرژی مصرف نکرد.

اتریوم محتمل ترین لایه برای CBDCهای جهانی
بنابراین جالب است که رمزارزی پیدا شود که این نهادهای بین‌المللی و بانک‌ها آشکارا با آن مخالفت نداشته باشند و آن رمزارز، همیشه اتریوم بوده است.
اصلی‌ترین تلاشی که تا کنون برای توسعه ارز دیجیتال بانک مرکزی صورت گرفته پروژه جَسپِر است که با مشارکت بانک کانادا، R3 و پِیمِنتز کانادا (Payments Canada) و بانک‌های بزرگ انجام شده است. توجه داشته باشید که فاز یک آن بر اساس اتریوم ساخته شده است:

اتریوم محتمل ترین لایه برای CBDCهای جهانیاز سند «فناوری دفتر کل توزیع‌شده، دیدگاه بانک‌های مرکزی»، ۲۰۱۷


(فاز دو قرار بود بر مبنای کوردا (Corda)، یک سیستم دفتر کل توزیع‌شده برای صنایع تحت نظارت، ساخته شود).

تا کنون نروژ و رژیم اشغالگر صهیونیستی توسعه ارز دیجیتال بانک مرکزی خود را بر مبنای اتریوم آغاز کرده‌اند. در سال ۲۰۲۱ یک مقام بانکی چین پیشنهاد استقرار یک ارز دیجیتال بانک مرکزی بر مبنای اتریوم را مطرح کرد. ژوزف لوبین (Joseph Lubin)، یکی از بنیان‌گذاران اتریوم و مدیر عامل کانسِنسیس (Consensys)، در نشست مجمع جهانی اقتصاد یک گزارش رسمی ارائه داد و در آن اتریوم را به عنوان تسهیل‌کننده‌ مسیر ایجاد ارزهای دیجیتال بانک مرکزی معرفی کرد.

در این گزارش چنین آمده بود:
« از آنجا که پنجاهمین نشست مجمع جهانی اقتصاد در داووس برای مقابله با تغییرات بنیادی مکانیک پول در حال انجام است، در ادامه یک نمای کلی از ارز دیجیتال بانک مرکزی و یک مثال عینی از نحوه پیاده‌سازی این ارزهای دیجیتال در بلاکچین اتریوم را ارائه می‌دهیم. ما بر این باوریم که اتریوم بهترین شبکه بلاکچین برای ایجاد پلتفرم‌های تسویه‌حساب تعاملی با امنیت بالا و در مقیاس جهانی است که برای وجود ارزهای دیجیتال بانک مرکزی ضروری هستند. با این حال، ما به خوبی می دانیم که گزینه‌های متعدد دیگری هم وجود دارند».

برای روشن شدن دیدگاهم باید بگویم که من از آن دسته افرادی نیستم که فکر می‌کنند مجمع جهانی اقتصاد یک گروه بسیار قدرتمند و سرّی است که همه چیز را در کنترل خود دارد. زیرا واقعیت این است که جهان در سطح کلان ذاتاً غیرقابل‌کنترل است (ما در یک جهان غیرقابل‌کنترل زندگی می‌کنیم که چشم‌انداز آینده آن برای بسیاری وحشتناک‌تر از کابوس‌ (dystopia) است).

اما چیزی که در داووس رخ می‌دهد تنها در داووس باقی نمی‌ماند. موضوع بحث آن‌ها (حداقل در حال حاضر) واقعاً تأثیر زیادی دارد. آن‌ها شرایط را برای تکنوکرات‌ها، دیکتاتورها و مالتوسی‌هایی که در محافل نخبگان نفوذ کرده‌اند، مهیا می‌کنند.

اتریوم (یا شاید ارز دیجیتال اتریومی بانک مرکزی (CBDETH)) برای کاربرد به عنوان ارز دیجیتال جهانی بانک مرکزی بهترین گزینه است. زیرا توکن‌های ERC-20 مختلف را می‌توان برای کاربردهای مختلف از جمله استیبل کوین، درآمد پایه جهانی (UBI)، کالابرگ دریافت غذا، سهمیه سوخت فسیلی و اعتبار اجتماعی صادر کرد. همه این موراد در لایه پایه اتریوم قابل پشتیبانی است. این بلاکچین سابقه اثبات‌شده‌ای در تمایل به تغییر فوری سیاست پولی دارد و ترسی ندارد که با یک هاردفورک خود را از مخمصه نجات دهد.

برای ایجاد شناسه‌های دیجیتال، توکن‌های غیرمثلی سَبْک ERC-721 گزینه مناسبی هستند. توکن غیرمثلی میمون‌ خسته (Bored Ape)، فقط برای این نیست که نشان دهد اصطلاحاً چقدر باحال هستید، بلکه می‌تواند اطلاعات به روز بودن دریافت دوز یادآور واکسن کووید شما را نیز در بلاکچین در معرض دید همه قرار دهد.

در نگاه اول، این سخن با آنچه من بیش از یک سال پیش در مقاله‌ای به نام سرمایه‌دار رمزارز (The Crypto Capitalist) گفته بودم، مغایرت دارد. دیدگاه من این بود که در آینده، روشی که با استفاده از آن بتوان یک دارایی غیرمتمرکز حامل دیجیتال را از یک ارز دیجیتال بانک مرکزی تشخیص داد، این است که آیا می‌توانید کلیدهای خصوصی آن داراییتان را خودتان نگهداری کنید یا خیر. شاید من در این مورد اشتباه کرده‌ام، زیرا هر کسی می‌تواند کیف‌پول اتریوم خود را خودش نگهداری کند.

با این حال،‌ باید انتظار این را داشت که مردم عادی تشویق شوند که نگهداری ایمن و موثر کلیدهای خصوصی خود را به شرکای بانکی سیستم ارز دیجیتال اتریومی بانک مرکزی بسپارند. حتی ممکن است برای این کار مشوق‌هایی نیز مانند کمک‌هزینه خرید یا امکان داشتن یک پرواز اضافی در هر سال وجود داشته باشد.

اکوسیستم اتریوم در حال حاضر تمایل خود برای انطباق با دستورات دولت مرکزی را نشان داده و به جای بحث و جدل بیش از حد در مورد انطباق با نظر دفتر کنترل دارایی‌های خارجی (OFAC) برای سانسور تراکنش در سطح پروتکل، آن را پذیرفته است. حرکت به سمت اثبات سهام به وضوح تحت تأثیر ای‌اس‌جی (ESG) است ( در اینجا مجالی برای بحث در مورد سیاست انرژی در سیستم اثبات کار وجود ندارد جز این‌که بگوییم هراس‌آفرینی‌هایی که در مورد آن صورت می‌گیرد ناشی از ناآگاهی محض و ترس، عدم قطعیت و تردید است. اما حداقل توصیه می‌کنم مقاله «هزینه‌های پنهان دلار نفتی» نوشته اَلِکس گُلدشتاین (Alex Gladstein) و مقاله « حرف آخر در مورد مصرف انرژی بیت‌کوین» نوشته نیک کارتِر (Nic Carter) را بخوانید).

پس از مرج اتریوم، اگر بتوانیم سناریویی را تصور کنیم که بیشترِ اترها در اعتبارسنج‌هایی با عملکرد مرکزی قفل شده‌اند و بخش بزرگی از سیستم سانسور تراکنش در سطح پروتکل را از قبل اعمال کرده‌ است، عالی خواهد بود. از نظر ظاهری به عنوان یک پول دیجیتال غیرمتمرکز و فراگیر شناخته می‌شود، در حالی که در سطح تراکنش بسیار سانسور شده و متمرکز است.

مشابه آنچه سازمان جهانی اقتصاد ادعا می‌کند که به کابینه دولت‌های بسیاری در جهان نفوذ کرده است، نمودار وِن (Venn diagram) این سازمان و رده‌های بالای بنیاد اتریوم، در چند جای محدود با هم تلاقی دارند. علاوه بر موارد فوق‌الذکر که از سوی ژوزِف لوبین، یکی از بنیان‌گذاران اتریوم، مطرح شد، مدیر اجرایی بنیاد اتریوم نیز یکی از مشارکت‌کنندگان در دستور کار سازمان جهانی اقتصاد است.

اتحاد سازمانی اتریوم همان چیزی است که می‌تواند جایگاه وال‌ِاستریت و سایر شرکت‌های بزرگ، از جمله جِی‌پی‌مورگان (JP Morgan)، مایکروسافت (Microsoft)، اَکسِنچِر (Accenture)، بانک نیویورک‌مِلون (New York Mellon)، ِارنْست اَند یانگ (Ernst & Young) و حتی خدمات شرکتی فِدِکس (Fedex)، را در دنیای شرکت‌های بزرگ فناوری مشخص کند.

تقابل اتریوم با بیت کوین

با طرح ای‌آی‌پی ۱۵۵۹ (EIP 1559)، اتریوم به ظاهر یک سیاست پولی فوق‌العاده را اتخاذ کرد که در آن عرضه اتر در واقع به یک مقدار ثابت می‌رسد و سپس رو به کاهش می‌گذارد زیرا بیش از آن‌که اتر تولید شود، می‌سوزد.
با این حال، حتی این به‌روزرسانی همراه با تحول پیش‌رو مبنی بر انتقال از اثبات کار به اثبات سهام نشان می‌دهد که توسعه‌دهندگان اصلی اتریوم برای تطابق با این شرایط جدید، مشکلی در بازسازی اساسی قوانین بنیادین خود ندارند.

اتریوم پس از عرضه اولیه به افراد خاص، شروع کار با عرضه نامحدود و پس از نجات خود از مخمصه هک پروژه دائو (DAO)، رویکرد «هر چه بادا باد» را در پیش گرفته که در تضاد با دارایی غیرقابل‌تغییر و سخت بیت‌‌کوین است که با عرضه محدود ارائه می‌شود.

اگر شرایطی پیش بیاید که در آن عرضه نامحدود و قابل افزایش پول مد نظر یا مورد نیاز باشد، آن‌ها می‌توانند بارها و بارها سیستم خود را تغییر دهند تا با شرایط سازگار شوند.
وضعیت بیت‌کوین که واقعاً غیرمتمرکز بوده و هارد کَپ (hard cap) غیرقابل‌تغییری دارد، بر خلاف این است. در سیاست بیت‌کوین، اگر گرایش‌ها و دسته‌های مخالفِ هم وجود داشته باشند، مانند چیزی که در مناقشه اندازه بلوک‌ها رخ داد، مسئله با یک هاردفورک حل می‌شود و کاربران انتخاب می‌کنند که به کدام دسته بپیوندند و نیروهای بازار بقیه موارد را حل می‌کنند.

بنابراین، اگر ما واقعاً دموکراسی را برتر از اجبار می‌دانیم و اگر اثبات سهام واقعاً بهتر از اثبات کار بیت‌کوین است، پس باید شاهد این باشیم که بیت‌کوین۲، در مدت زمان مناسبی جایگزین بیت‌کوین شود (و این انتقاد اصلی من نسبت به مرج است. روش دموکراتیک‌تر برای انجام این تغییر این است که هر دو زنجیره و امکانات آن‌ها در دسترس قرار بگیرند تا راه مناسب‌تر با یک هاردفورک انتخابی کاربران مشخص شود).
البته کسی به طور جدی انتظار ندارد که بیت‌کوین۲ جایگزین بیت‌کوین شود. اما می‌توان انتظار داشت که بیت‌کوین دارایی غیرقابل‌تغییر دوره آینده ارزهای دیجیتال بانک مرکزی باشد.

نتیجه‌گیری

من مقاله «منشور سرمایه‌داری رمزنگاری» را بر اساس کار قبلی خود پیرامون«انشعاب بزرگ» نوشته و در آن در مورد جامعه دوگانه آینده نظریه‌پردازی کرده‌ام. در آن مقاله من ثابت کردم که درآمد پایه جهانی (UBI) بدیهی و اجتناب‌ناپذیر است و مسیر تحقق آن ایجاد ارز دیجیتال بانک مرکزی با سیستمی مشابه سیستم اعتبار اجتماعی چین خواهد بود. هر چیزی که از آن زمان تا کنون آشکار شده، این دیدگاه را تقویت کرده است.

چیزی که شاید من پیش‌بینی نکرده باشم این است که اتریوم یا نسخه‌ای از آن می‌تواند به خوبی هموار‌کننده راه ایجاد ارزهای دیجیتال بانک مرکزی باشد. بیکن‌چین (زنجیره پس از مرج) ممکن است همان نسخه باشد.
هنوز برای اظهار نظر در مورد این موضوع خیلی زود است ولی من همیشه علاقه خاصی به اتریوم داشته‌ و کار آن‌ها در زمینه نام‌گذاری غیرمتمرکز با خدمات ای‌ان‌اس ( ENS) را تحسین کرده‌ام. کسب و کار اصلی من برای مدتی با این خدمات در ارتباط بود. من فکر می‌کنم بررسی موقعیت آن در مورد پذیرفته‌شدن در سطح عمومی/ شرکتی/ دولتی تا حدودی گمراه‌کننده است.
شاید این اتفاق خوبی باشد که آخرین تکرار دوران فیات تحت حمایت دولت، به اجبار باید بر اساس چیزی فراتر از کنترل مطلق دولت‌ها بنا شود. آیا این نشانه دیگری از انقلاب غیرمتمرکز است؟

درست است که بیت‌کوین به سرعتِ فرار رسیده و دیگر بخشی از زندگی روزمره شده است اما به نظر می‌رسد اتریوم با هماهنگ کردن خود با تغییرات بتواند چنین جایگاهی را از آن خود کند.
حتی اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، به این معنا نیست که سرمایه‌گذاران در اکوسیستم اتریوم به سودهای بزرگی دست‌ نخواهند یافت.

اگر اتریوم بتواند به ریل ارزهای دیجیتال بانک مرکزی جهانی تبدیل شود، مالکیت زیرساخت‌های آن ( اوراکل‌ها، ولیدیتورها، صرافی‌ها، دپ‌ها و پلتفرم‌های نام‌گذاری) به منزله مالکیت بخشی از فدرال‌رزرو یا بخشی از سیستم پرداخت جهانی اِی‌سی‌اچ (ACH) خواهد بود.

اما مدتی است که من دیگر آن‌طور که بیت‌کوین را به عنوان یک دارایی سخت دیجیتال تغییرناپذیر می‌دانم، اتریوم را تغییرناپذیر نمی‌دانم.

مترجم: رائفه خلیلی

منبع: zerohedge

به این نوشته امتیاز بدهید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

×