نگاهی به «سمت تاریکِ اقتصاد و اجتماعِ کُرهی جنوبی»
تحریریه گذارنیوز:
اگه از دور نگاه کنیم، کرهی جنوبی آیندهی روشنی رو پیش روی خودش داره. سری توی سرها درآورده و دیگه کشوری نیست که به کمکهای خارجی احتیاج داشته باشه. اما این؛ فقط «سمت روشن ماجرا»ست. چون کرهی جنوبی، برای این رشد خیرهکنندهی اقتصادی و جهش برقآسا، بهای سنگینی رو پرداخته. طوریکه اگه از نزدیک بهش نگاه کنیم؛ یه «سمت تاریک» هم در اقتصاد و فرهنگ و اجتماعِ کره وجود داره که از چشم خیلی از ما پنهون مونده.
کرهی جنوبی در ابتدا چنان فقیر بود که دست برادر ناتنی خودش، کرهی شمالی رو از پشت بسته بود. این کشور مجبور بود برای ادامهی حیات خودش به خارج وابسته باشه. اما این وضع فقط تا سال ۱۹۶۲ ادامه پیدا کرد و از اون سال به بعد، یه رشد ۷ درصدی سالانه رو تجربه کرد. این تغییر بزرگ درست از زمانی شروع شد که کرهی جنوبی تصمیم گرفت از انزوای خودش بیرون بیاد و اقتصادی «بازاربنیان» داشته باشه. از اونجا که کرهی جنوبی منابع زیادی نداشت، تصمیم گرفت منابع موردنیازش رو از کشورهای دیگه وارد کنه.
این کشور با تمام توان خودش، روی صنعتی و مدرنشدن تمرکز کرد. اون پلّه به پلّه خودش رو بالا کشید. ابتدا روی «سوادآموزی» تمرکز کرد، بعد روی «صنعت نساجی» کار کرد و در نهایت چنان مدرن و صنعتی شد که تونست دستبهکارِ تولید محصولات پیچیدهتری بشه و خودشو توی بازار محصولات تکنولوژیکی از جمله گوشی موبایل جا بده و حتا مقابل آیفون قد علم کنه!
هرچهقدر کرهی جنوبی پیشرفتهتر میشد، دولت «پارک» بیشتر و بیشتر سرمایهی خارجی جذب میکرد. اون در سال ۱۹۶۵ روابطش رو با ژاپن بهبود بخشید. همین باعث شد که ژاپن از در دوستی دربیاد و کرهی جنوبی رو با دادن وامهای کلان و انتقال تکنولوژی و تخصّص؛ بالا بکشه. اما کرهی جنوبی یه شریک دیگه همه برای خودش دستوپا کرد. در جنگ ویتنام، ارتش خودش رو در اختیار امریکا قرار داد و در عوض امتیازات بزرگی از این کشور گرفت. امتیازاتی از قبیل دادن کمکهای خارجی و وارد کردن اجناس کره به بازار خوشاشتهای امریکایی.
این معامله وضع کره رو از این رو به اون رو کرد. به طوری که در سال ۲۰۱۰، حدود ۵۳۸ میلیارد و در سال ۲۰۱۸، حدود ۶۵۴ میلیارد دلار صادرات داشت. این حرکت، تولید ناخالص داخلی کرهی جنوبی رو بهطرز چشمگیری افزایش داد و کاری کرد که خیلی کمتر به سایر کشورها وابستگی داشته باشه. این رشد شگفتانگیز، کرهی جنوبی رو یکی از شکوفاترین کشورهای جهان کرد. بهطوریکه در ژوئن ۲۰۲۰ به نقل از نیویورک تایمز، ۱۸.۵ میلیون دلار به یمن کمک مالی فرستاد. کشور فقیری که همیشه به خارج از خودش وابسته بود، حالا به خارج از خودش کمک میرسوند!
اگه از دور نگاه کنیم، کرهی جنوبی آیندهی روشنی رو پیش روی خودش داره. سری توی سرها درآورده و دیگه کشوری نیست که به کمکهای خارجی احتیاج داشته باشه. اما این؛ فقط «سمت روشن ماجرا»ست. چون کرهی جنوبی، برای این رشد خیرهکنندهی اقتصادی و جهش برقآسا، بهای سنگینی رو پرداخته. طوریکه اگه از نزدیک نگاه کنیم؛ یه «سمت تاریک» هم در اقتصاد و فرهنگ کرهی جنوبی وجود داره که از چشم خیلی از ما پنهون مونده.
کرهی جنوبی، کشور غولهای تمامیتخواه
نتیجهی رشد کرهی جنوبی، سربرآوردن سه غول تکنولوژی بود: «سامسونگ»، «هیوندا» و «الجی». این سه غول مجموعاً ۸۵ درصد تولید ناخالص داخلی کره رو در دست دارن و بازار صنعتی کرهی جنوبی تحت سیطرهی اونهاست.
این سه غول رو، اشرافزادههای کرهای اداره میکنن که جزو خانوادهی سلطنتیان و از دولت سوبسید و وامهای کلان دریافت میکنن. اونها از دولت امتیازهای بزرگ میگیرن تا در عوض، تولید ناخالصِ داخلیِ کره رو بالا ببرن. انحصارطلبی این سه غول، باعث به وجود اومدن مشکلات عظیمی شده:
1: سراب «درس بخون تا موفق بشی»!
دولت کرهی جنوبی این رویا رو توی ذهن مردم کاشته که باید برای موفق شدن در زندگی درس بخونن. این رویا باعث میشه غولهای اشرافزاده، برای شرکتهاشون نیروی کار ماهر داشته باشن. از نظر فرهنگ کرهای، هرکسی که تحصیلات دانشگاهی نداشته باشه، بیارزشه. برای همین رقابتهای زیادی برای قبولی دانشگاهها وجود داره و خیلی سخت میشه مدرک گرفت.
این رقابت چنان تنگاتنگه که به بچههای کوچیک هم سرایت کرده. ۸۳ درصد از بچهها بعد از مدرسه، کلاسهای خصوصیِ مهارتی میرن و پدرومادرها ۱۶ درصدِ درآمدشون رو صرف این کلاسها میکنن تا شاید آیندهی بچهشونو نجات بدن. این وضعیت چنان آسیب زده که دولت مجبور شده “کلاسهای خصوصیِ بعد از ده شب”رو ممنوع اعلام کنه تا بچهها رو از این حجم درسی فاجعهبار نجات بده!
صادرات مدرکگرفتهها!
از اون طرف؛ نرخ اشتغالِ “شغلهای سطحِ بالا” بسیار پایینه و شانس کمی برای جوونها وجود داره. آمارها اعلام کردهن که از هر ۱۰ مدرکگرفته، ۴ نفر بیکار هستن. جوونهای کرهای عمر بااَرزششون رو روی دانشگاه قمار میکنن و بعد از مدرکگرفتن، موفق نمیشن برای خودشون کار پیدا کنن. و از اونجایی هم که درگیر درس خوندن بودن، اونقدری مهارت ندارن که بتونن شغلهای فنییی مثل نجّاری و غیره داشته باشن. همهی این عوامل باعث شده کرهی جنوبی توی صادرات یه چیز دیگه هم مشهور بشه: “جوونهای مدرکگرفتهی بیکار”. این وضعیت چنان بغرنجه که حتی خود دولت هم برنامهای چیده تا به جوونها کمک کنه توی خارج کار پیدا کنن!
2: منو ببخشین امپراطور!
دولت کره شعار «سختکوشی» رو سرلوحهی مردم کره قرار داده تا این همه کارکردن، تبدیل به یک ارزش بشه. دولت به خاطر این سه غول، فرهنگ مردمی رو جوری جا انداخته که آدمها باید مثل یک بَرده برای شرکتها کار کنن و بهشون وفادار باشن.
برای اونها “شرکت” در اولویت قرار گرفته و خانواده، اوقات فراغت و زندگی شخصی، فدای این اولویت میشه. اونها تقریباً ۵۲ تا ۶۸ ساعت در هفته کار میکنن و براشون “آخر هفته” معنایی نداره. جدا از این؛ مجبورن که گاهی بعد از کار هم وقتشون رو با رییس و همکاراشون بگذرونن و در این مورد حق انتخابی ندارن. اونها فقط وقتی میتونن برن که رییسشون بگه. [انگار مردم کره به جای یک امپراطور سه تا امپراطور بزرگ دارن که در صورت هر خطا مستحق مرگ و دورانداخته شدن هستن] با اینهمه، نرخ بهرهوری کاری کرهایها بسیار پایینه چون نمیدونن شعار درست اینه: «کمتر کار کن اما هوشمندانه کار کن!».
«اسکوئید گیم» واقعی!
یه واقعیتي دیگهی «سمت تاریک اقتصاد کرهی جنوبی» اینه که: اکثر کسایی که توی کار و تحصیل موفق نمیشن، خودکشی میکنن. طبق آمار «سازمان همکاری و توسعه اقتصادی»، این کشور یکی از بالاترین نرخهای خودکشی زنان رو در بین کشورهای جهان داره. روزانه ۳۶ نفر و هر ۴۰ دقیقه یک نفر در کره خودکشی میکنه و مهمترین عامل مرگومیر جوونهای کرهای محسوب میشه!
بزرگترین محرک خودکشی، “فشار تحصیلات آکادمیک” و “بیکاریهای گسترده” دونسته شده. به قول روزنامهی «فارین پالیسی»، کرهی جنوبی کشور خوبی برای جوونا نیست و سریال Squid Game یه دورنمای واقعی از زندگی جوونهای کرهایه.
زیر پا له کردن کسبوکارهای کوچیک!
غولهای بزرگ اجازه نمیدن کسبوکارهای کوچیک رشد کنن. به همین دلیله که اکثر جوونهای کرهای از بیکاری رنج میبرن و نمیتونن خونواده تشکیل بدن. چون اکثر کسبوکارهای کوچیک به خاطر سلطهی این سه غول انحصارطلب، دووم نمییارن تا اشتغال ایجاد کنن. خود این سه تا شرکت معروف هم، افرادِ خودی رو استخدام میکنن نه افراد معمولی رو.
این سه شرکت بازار رو دست گرفتن اما فقط ۱۰ درصد توی کره شغل ایجاد میکنن!… «کیم سو جونگ» اُستاد دانشگاه سئول در این باره اینطور توضیح میده که: «این سه غول، مدل کسبوکار خودشونو جوری طراحی کردهن که بدون نیروی کار به رشد خودشون ادامه بدن».
خطر انقراض!
پیشبینی شده که تا سال ۲۷۵۰ میلادی، جمعیت کرهی جنوبی منقرض بشه!… مردم کرهی جنوبی چنان ساعات کاری طولانییی دارن که وقت خونواده داشتن ندارن. برآیندِ اینها باعث شده میزان باروری در کرهی جنوبی روزبهروز کاهش پیدا کنه. برای مثال نرخ باروری در سال ۱۹۶۰، کمی بیشتر از ۶ بوده و در سال ۲۰۱۷، فقط ۱.۵! [وحشتناکه؛ نه؟!].
این کشور نمونهی خوبییه که نشون میده ممکنه کشوری از لحاظ اقتصادی پیشرفت کنه اما این پیشرفت، هیچ اثری روی زندگی مردم عادی نداشته باشه. یا بدتر از اون؛ آثار مخربی روی فرهنگ و اجتماعشون داشته باشه. طوریکه میشه گفت: امروز دیگه دشمن کرهی جنوبی فقر یا جنگ نیست. بلکه رشد صنعتی انحصارطلبانهی خودشه!