وقتی “دِلیا اُوِنز” آواز میخواند!
اختصاصی گذارنیوز:
“فاکس” امتیازِ فیلمکردنِ این “پرفروشترین رمانِ چندسال گذشتهی ایالات متحده”رو خریده. “تیلور سوئیفت” مشغولِ سرودنِ شعری به اسمِ “کارولینا”ست تا روی فیلمی قرار بگیره که “لوسی آلیبار” فیلمنامهش رو نوشته. فیلمی که “ریس ویتِرسپون” (تو فاصلهی ژوئن تا ژوئیهی ۲۰۲۱) تهیه و “اولیویا نیومن” کارگردانیش کرده و قراره ژوئیهی ۲۰۲۲ بره روی پرده. نقش دخترِ اصلی رو “دیزی ادگارجونز” بازی میکنه. دختری به اسم “کیا” که همهی داستانِ “پرفروشترین رمانِ سال گذشتهی امریکا” حولِ محورِ شخصیتِ اون میگرده.
اما کتابی که “فاکس” به این در و اون در زد تا بالاخره تونست کپیرایتشو مالِ خودش کنه؛ کتابی بود که وقتی ادیتور “انتشارات پاتنام” تو سالِ ۲۰۱۸ تصمیم به انتشارش گرفت، حتا تصورش رو هم نمیکرد که بیشتر از بیستسی هزار نسخه فروش بره. چون توی هیچ ژانری هم نمیگنجید و کتابی “غیرمعمول” ارزیابی شد. حتا اسمِ غیرمعمولی داشت. برای همین؛ فقط ۲۸۰۰۰ نسخه ازش چاپ کرد و به بازار فرستاد!
اما فقط یکسالو نیمِ بعد؛ رمانِ “دِلیا اُونزِ ” [یه زنِ زیستشناس و پژوهشگرِ منزویِ هفتاد ساله که کتابهای قبلیش صرفاً بارِ علمی داشتن و اغلبشون راجع به دهههایی از زندگیِ خودش بودن که توی بیابونها و درههای بوتسوانا و زامبیا گذرونده و بیشترِ وقتش رو مشغولِ تحقیق دربارهی کفتارها وُ شیرها وُ فیلها بوده] بهقدری فروش کرد که همهرو انگشت بهدهان گذاشت!
اسمِ کتاب اینه: (Where the Crawdads Sing). “جایی که خارچنگ آواز میخواند” [لطفاً خارچنگ رو با خرچنگ اشتباه نگیرین!]
یعنی متصوره که شما ریسک کنین و از روی یه همچین عنوانی، رمان انتخاب کنین؟!… یعنی دست کنین توی کیفتون، پولشرو بپردازین، بیاین خونه، یه ماگِ قهوه بذارین کنارِ دستتون، روی کاناپه دراز بکشین، پاهاتون رو پیچ بدین به هم و کتاب رو دست بگیرین؟!
نه؟!… پس بذارین بهتون بگم که “بیشتر از ۴.۵ میلیون نفر” در امریکا ( فقط ظرف سهسال گذشته) این کارو کردن. طوری که “فاکس” ترغیب شد که هرطور شده، کپیرایتِ اولین رمانِ “دِلیا اُونز” (delia owens) رو بخره.
“جایی که خارچنگ آواز میخواند” داستانییه که دو تا خط زمانی متمایز از هم داره که به تدریج به هم نزدیک میشن و در آخر گره میخورن. خط زمانیِ اول که زندگی و ماجراهای دختر جوانی به نام “کیا”رو روایت میکنه که توی مردابهای کارولینای شمالی (بین سال های 1952 تا 1969) بزرگ میشه؛ و خطِ داستانیِ دوم که به تحقیق در مورد قتلِ ظاهری یک شخصِ معروفِ محلی به اسمِ “چیس اندروز” در شهر خیالیِ “بارکلی کوو” میپردازه.
در مجموع و کلیتِ خودش؛ رمان این سوال رو پیشِ رومون میذاره که “انزوا” چهطور روی رفتار یه زنِ جوان تأثیر میگذاره. درحالیکه مثلِ همهی ما، ذاتاً تمایل داره که عضوِ یه گروه یا جمع باشه.
“کیا” شخصیتِ اصلیِ رمان؛ یک طبیعتشناس مادرزاد نیست. اما گاهگداری، چیزهایی دربارهی “اخلاقشناسیِ حیوانات” میخونه. از جمله مقالهای با عنوان “کارهای زشتِ یواشکی”. و از رهیافتهای این قبیل مطالعات و دانشهای خودش؛ برای جذبِ پسرهای محلی و دوستی با اونها استفاده میکنه.
طوریکه جایی از کتاب؛ خودش رو با یه “کرم شبتابِ ماده” مقایسه میکنه که از نورِ چشمکزنِ رمزگذاریشدهش استفاده میکنه تا جنسِ نر رو به سمت خودش و نهایتاً مرگش بکشونه. یا یه جای دیگه؛ با راهبکی ماده. که همزمان با عشقبازی و جفتگیری، شروع به خوردنِ نر میکنه. در جایی از کتاب “کیا” با خودش فکر میکنه: “فقط حشراتِ ماده میدونن با معشوق چهطور باید رفتار شه!”.
اولین رمان “دِلیا اُونز ” که توسط منتقدان “تاملبرانگیز”، “عاقلانه” و “عمیقاً تکاندهنده” معرفی شده، به ما یادآوری میکنه که ما برای همیشه توسط کودک درون خود شکل میگیریم در حالی که تابع اسرار هرچند خشن اما زیبا و شگفتانگیز ِ طبیعت هستیم.
فروشِ خیرهکننده و تاثیرگذاری عجیبِ “جایی که خارچنگ آواز میخواند” [به عنوانِ رمانی که دربارهی “تنهایی و انزوای یک دختر”ه] بر روی طیف متنوعی از خوانندگان از “لیبرال” گرفته تا “محافظهکار” و “میانهرو”؛ وقتی عجیبتر و سوالبرانگیزتر میشه که در زمانهای قرار داریم که رسانههای جمعیِ فضای دیجیتال، بیشتر از گذشته ما رو به هم نزدیک میکنن و شرکتهای سرگرمیِ الگوریتممحوری مثلِ “نتفلیکس” و “آمازون”، جریانِ پیوسته و نسبتاً وسیعی از محتواهای متناسب با ذائقهی خاص هر نوع از مصرفکنندگان رو ارائه میدن.
در تمام سال ۲۰۲۰ “جایی که خارچنگ آواز میخواند” در صدر پرفروشترین رمانهای بازار امریکا بود. اما همزمان با انتشار تریلر ِ فیلمِ اقتباس شده ازش؛ در 2022 هم دوباره به صدر پرفروشترین کتاب هفته برگشت. گویا خریداران به منبعِ اصلی روی آوردن تا درک درستی از نحوهی اقتباس فیلم داشته باشن.