پیداکردن کیس مناسب برای ازدواج در اورژانس!
به گزارش گذارنیوز، شهروندآنلاین نوشت:
«الو اورژانس؟
راهنمای ۲۴۸ هستم. چه کمی میتونم به شما بکنم؟
والا چند وقتی هست که تصمیم به ازدواج گرفتم. هر چقدر میگردم دختر مناسب را پیدا نمیکنم. شما کسی را سراغ ندارید؟»
این اصلا یک شوخی نیست. تماس هم با مرکز مشاوره و ازدواج نیست، بلکه این مکالمه از جمله تماسهایی است که هر چند وقت یکبار با مرکز اورژانس میشود؛ همانجایی که هر دقیقه و ثانیهاش حکم طلا را برای بیماران و همراهانش دارد. از همان مزاحمتهای تلفنی است که عددش در هفته گذشته با این مرکز به سه هزار و ۴۰۰ تماس رسید؛ آن هم از ۴۸ هزار تماسی که با مرکز اورژانس صورت گرفته بود! یعنی مزاحمت تلفنی با ۱۱۵. یک حساب سرانگشتی نشان میدهد که اگر هر مزاحم تنها یک دقیقه با مرکز تماس اورژانس صحبت کرده باشد به طور کلی دو و نیم روز از وقت متصدیان پاسخگویی را گرفته است.
مزاحمتهای تلفنی با مرکز امدادی که گاهی دقایق و ثانیهها هم برایشان طلایی است، همچنان زیاد است. این موضوعی است که رئیس اورژانس تهران بارها به آن اشاره کرده و به شهروند میگوید: هفته گذشته ۲۰ هزار ماموریت در تهران داشتیم که با توجه به تماسهای صورتگرفته، مزاحمان مانع انجام مأموریت برای شش هزار نفر شدهاند.
یحیی طبری که کاملاً از دست این مزاحمهای تلفنی که کار اورژانس را به تعویق میاندازند عصبانی است، میگوید: «اینطور نیست که سه هزار نفر متفاوت تلفن دست بگیرند و برایمان مزاحمت ایجاد کنند، بلکه برخی از افراد ۱۰ الی ۱۵ بار با اورژانس تماس میگیرند. خیلیها اعلام میکنند که این شمارههایی را که زیاد با اورژانس تماس میگیرند در فهرست سیاه قرار دهیم، اما این کار اخلاقی نیست و شاید یک روزی، یک زمانی واقعاً به اورژانس نیاز داشته باشند. به همین دلیل تا حد امکان تلاش میکنیم این اتفاق رخ ندهد. ما از مردم خواهش میکنیم خودشان مراعات کنند و به بچههایشان هم یاد بدهند که این کارها اصلا درست نیست زیرا گاهی رسیدن به یک بیمار بسیار اهمیت دارد و همین تماسها میتواند مرگ یک انسان را رقم بزند. ما هفته گذشته نتوانستیم به شش هزار بیمار برسیم. اگر یک درصد از آنها بیمار قلبی یا مغزی بوده باشند، این تماسها ممکن است منجر به مرگ یا آسیبدیدگی شدید آنها شده باشد.»
اما او باز هم از این بابت خدا را شکر میکند که تماسهای مزاحمتآمیز با اورژانس از هفتهای پنج هزار مورد به هفتهای سه هزار مورد رسیده و این نشان میدهد که فرهنگسازی در این حوزه به نتیجه رسیده و روند کاهشی به خودش گرفته است. با این وجود باید گفت حتی یک مورد مزاحمت تلفنی هم میتواند جان دیگران را به خطر بیندازد.
اورژانس جای شوخی نیست
طبری میگوید: اورژانس، درمان و بیمار هیچکدام جای شوخی ندارند. کارشناسان اورژانس با جان مردم در ارتباط هستند. گاهی رسیدن به بیمار زمان طلایی محسوب میشود و یک شوخی بیجا با اورژانس و اعلام یک کد خالی میتواند جان یک بیمار را به خطر بیندازد.
برای هر مشکلی با اورژانس تماس نگیرید
طبری توضیح میدهد که برخی از ماموریتها واقعاً غیر ممکن است و اصلا کار بچههای ما نیست. این در حالی است که در حالت کلی تعداد نیروهای اورژانس کم است و این نیروها در ساعتهای کاری باید ماموریتهای سخت و نفسگیری را انجام دهند. به همین دلیل بهتر است گاهی درخواستهایی را که خیلی با وظایف آنها مغایرت دارند، از آنها نخواهید.
طبری به این موضوع اشاره میکند که گاهی یک ماموریت اعلام میشود و کارشناس اورژانس نیز بر بالین بیمار میرود اما بیمار اعلام میکند که تنها احساس گُرگرفتگی داشته یا اینکه تصور کرده کمی فشارش بالا است. در واقع این ماموریتها کاملا غیر ضروری است و فرد میتواند با کمی استراحت شرایطش را بهتر کند. گاهی پیرزنها و پیرمردها به اورژانس زنگ میزنند و از تکنسینها میخواهند به آنها سر بزنند. آنها بیشتر دلشان همصحبت میخواهد و گاهیوقتها سر موضوعهای بیدلیل تکنسینها را به آنجا میکشند تا کمی از بچههایشان که به آنها سرنمیزنند گله و شکایت کنند. اما نکته اینجاست که باید در این خصوص فرهنگسازی انجام شود و نیازی نیست که در برخی از موارد حتما نیروی اورژانس را راهی ماموریتی کنیم که زمان رسیدنش بر بیماری که بسیار حال بد دارد، طولانیتر شود. شاید باورتان نشود، اما گاهی برای حال بد سگ و گربه با ما تماس میگیرند. یعنی می گویند حال سگمان خراب است یا گربهمان از حال رفته است. نکته اینجاست که این ماموریتها را اصلاً اورژانس جواب نمیدهد و این ضروری است که این موضوع فرهنگسازی شود که مردم وقتی با اورژانس تماس بگیرند که حتما ضروری باشد.
تعداد جمعیت بالا و ماموریت زیاد
او ادامه میدهد: «باید این را در نظر گرفت که کار اورژانس در تهران سخت است. ترافیک و تراکم جمعیت، ساختمانهای بلند و کوچههای قدیمی و باریک شرایط کار را برای نیروهای ما سخت میکند. حالا تصور کنید نیروهای تکنسین ما به سختی خودشان را از کوچه پسکوچه های باریک به خانه ای رسانده اند که اعلام شده یک بیمار قلبی در آنجا حالش بد شده است. وقتی میرسند متوجه میشوند اصلاً کسی در آن خانه مشکل قلبی ندارد و این شوخی بیمزه از سوی چند جوان علاف و بیکاری صورت گرفته که فقط برای تفریح و خندیدن این کار را انجام دادهاند.»
او به این نکته اشاره می کند که تعداد نیروهای اورژانس در تهران نسبت به تعداد جمعیت بسیار کم است و البته برنامهریزیهایی شده تا دانشگاه ایران، شهید بهشتی و تهران تعداد دانشجوی رشته فوریتهای پرشکی بگیرند. تلاش ما این است که این نیروها بومی باشند و در تهران مشغول به کار شوند، زیرا تعدادی از نیروهای شاغل در تهران از شهرستانهای اقماری تهران به این شهر می آیند که این شرایط و رفت و آمد زیاد برای آنها هم سخت است و هم خطرناک.
او به این نکته اشاره میکند که در تهران به دلیل جمعیت بالا تعداد ماموریت ها نیز زیاد است. به طور متوسط هر پایگاه اورژانس روزانه ۱۵ ماموریت انجام می دهد که این تعداد ۲۳ تا ۲۵ درصد مأموریتهای کل کشور است. بنابراین تکنسینی که در تهران کار می کند نسبت به سایر استان ها ماموریت بیشتری انجام میدهد. حالا شما تصور کنید که با این فشار کاری ماموریت های کاذب هم به آنها اعلام شود و زمان رسیدن به بالین بیمار افزایش پیدا کند. خودتان ببینید چه فشار روانی به این نیروها وارد می شود.
قانون چه میگوید؟
آنها که تلفن به دست می گیرند و برای اورژانس مزاحمت ایجاد می کنند از قانون بی اطلاعند. این در حالی است که سازمان اورژانس کشور، موضوع مزاحمت تلفنی را به طور جدی پیگیری میکند و بخش حقوقی این سازمان، متولی پیگیری است. طبری بر این موضوع تاکید می کند که دستگاه قضا این ماجرا را پیگیری می کند و ما امیدواریم مجازات های بازدارندهای در این زمینه لحاظ شود.
او توضیح میدهد که به واسطه سیستمهای جدید مخابراتی، افراد به راحتی شناسایی میشوند و شاید پیش از این، یکی از مشکلات، شناسایی افراد بود اما حالا این موضوع برطرف شده است.
رئیس اورژانس تهران بر این موضوع تاکید میکند که دو قانون در این زمینه وجود دارد. قانون ۱۳۱ و ۶۴۱ قانون مجازات اسلامی که هم به این موضوع پرداخته و هم از یک تا شش ماه حبس برای این افراد در نظر گرفته است. در ماده ۱۴ قانون تاسیس مخابرات هم قوانینی برای ایجاد مزاحمت در بار اول و دوم و سوم در نظر گرفته شده است، اما متاسفانه ایجاد مزاحمت برای دستگاههای خدماترسان امدادی میتواند باعث مرگ افراد شود.
به طور مثال آمبولانس در جایی وجود دارد و به دلیل مزاحمت تلفنی، این آمبولانس فراخوان میشود و نمیدانیم چند نفر در همان منطقه به آمبولانس نیاز دارند و به دلیل ایجاد این مزاحمت، آمبولانس ممکن است با تاخیر به محل مصدوم یا بیمار واقعی برسد و در نتیجه جان افراد به خطر میافتد.
بنابراین به نظر میرسد که مجازاتها برای این افراد مزاحم باید بسیار شدیدتر باشد، یعنی اگر آنها با اورژانس تماس گرفتند و این تماس منجر به این شد که آمبولانس پایگاه را ترک و به محل مورد نظر برود و این ماموریت کاذب باشد و همین ماجرا منجر به دیررسیدن به بیمار دیگر شده و او فوت کند، باید مجازات بیشتر یا اخذ دیه فرد آسیبدیده از فرد مزاحم گرفته شود.
او توضیح میدهد که افرادی که مزاحمت تلفنی ایجاد میکنند باید حتماً به مراجع قضایی سپرده شوند تا برای کاری که انجام دادهاند پاسخگو باشند. اینطور نیست که کسی برای یک سازمان امدادی مزاحمت ایجاد کند و به حال خود رها شود، اما با این وجود میتوان با برخی از آنها با رافت برخورد کرد؛ اما اگر این مزاحمتها ادامه پیدا کرد، باید برخورد مناسب با او انجام شود. در این زمینه تصمیمگیرنده اصلی قاضی است که باید با توجه به نوع جرم، تصمیمگیری کند تا فرد اصلاح شود.»